وقتی یک روح از سطح زمان خویش بیشتر اوج میگیرد و از ظرف تحمل مردم زمان بیشتر رشد میکند تنها میشود، “بودن” سنگین، پر، زیبا و غنی او “بودن” های پوک، سبک، زشت و تهی دیگران را خود به خود تحقیر میکند- هرچند خود تواضع کند- و آنگاه دوست و دشمن- خودآگاه و ناخودآگاه باهم در نفی او یا لجنمال کردن شخصیت بزرگ یا پایمال کردن حق صریح او همدست میشوند؛ اشتراک منافع میابند.
آنگاه دوست هم، همراه و همفکر هم، که عظمت وجود او، حقارت و خلاء وجودی اش را آشکار میسازد و رنجش میدهد بر آن میشود تا با انکار یا مسخ فضایل او، یا تحقیر شخصیت او، او را به خود نزدیک سازد، فاصله رنج آور و آزار دهنده را بدین گونه از میان بردارد. خود را نمیتواند به او رساند، او را آنقدر عقب بکشاند که به او رسد و در این تلاش است که با دشمن همراه میشود و با وی اشتراک منافع پیدا میکند، به دشمن در کوبیدن او احتیاج پیدا میکند و ناچار بازیچه ی دشمن میشود و مامور رایگان و خدمتگزار او. این است که “علی” باید کوچک شود.
همیشه مبارزه در جبهه داخل سختتر و بیچاره کننده تر است از جبه های که دشمن خارجی و در مقابل است.
قسمتهایی از کتاب “زن” نوشته دکتر علی شریعتی